فیسبوک
سنگ ناله می کند:رود رود بی قرار کوه گریه می کند:آبشار.آبشار! آه سرد می کشد باد باد داغدار خاک می زند به سر آسمان سوگوار سرو از کمر خمید لاله واژگون دمید برگ و بار باغ ریخت سبز سبز در بهار ذره ذره آب شد التهاب آفتاب غرق پیچ و تاب شد جست و جوی جویبار بر لبش ترانه آب از گدازه های درد در دلش غمی مذاب صخره صخره کوهوار از سلاله ی سحاب از تبار آفتاب آتش زبان او ذوالفقار آبدار باورم نمی شود کی کسی شنیده است: زیر خاک گم شوند قله های استوار؟ بی تو گر دمی زنم هر دمی هزار غم! روی شانه ی دلم هر غمی هزار بار! هر چه شعر گل کنم گوشه ی جمال تو! هر چه نثر بشکفم پیش پای تو نثار ! زندگی همچون خیابانی شلوغ است که هر قدر هم مهارت داشته باشیم باز هم امکان تصادف درآن وجود دارد زندگی اگر چه مهم تر از رانندگی است اما در هیچ جای دنیا آموختن مهارت های آن اجباری نیست هیچ غمی در سینه ای پایدار نیست چنان که شادی پس نه از آن ناامید شویم و نه به این دلگرم سرعت غیر مجاز در پیچ های زندگی آمار تصادفات منجر به طلاق را افزایش می دهد همان حالا کاری کن که امروز همان فردای دیروز است
ادامه مطلب
Power By:
LoxBlog.Com |